صورتی از صورتهای فلکی که آن را بر مثال سگی کوچک تر از کلب اکبر توهم کنند و کواکب آن هفت (یا چهارده) است و یکی از آنها شعرای شامی یا غمیصا است که کوکبی روشن از قدر اول است. یکی از صور جنوبی فلک که بصورت سگی جهنده تخیل شده مرکب از سی و یک ستاره است، از قدر اول که شعرای یمانی نام دارد و نام دیگر صورت کلب الجبار است (یادداشت بخطمرحوم دهخدا). و رجوع به گاهنامه و ثوابت و صور فلکی و بنات النعش و شعرای شامی در همین لغت نامه شود
صورتی از صورتهای فلکی که آن را بر مثال سگی کوچک تر از کلب اکبر توهم کنند و کواکب آن هفت (یا چهارده) است و یکی از آنها شعرای شامی یا غمیصا است که کوکبی روشن از قدر اول است. یکی از صور جنوبی فلک که بصورت سگی جهنده تخیل شده مرکب از سی و یک ستاره است، از قدر اول که شعرای یمانی نام دارد و نام دیگر صورت کلب الجبار است (یادداشت بخطمرحوم دهخدا). و رجوع به گاهنامه و ثوابت و صور فلکی و بنات النعش و شعرای شامی در همین لغت نامه شود
در علم نجوم یکی از صورت های فلکی شمالی مرکب از چندین ستاره در سمت قطب شمال که هفت ستارۀ روشن آن دیده می شود و در دنبالۀ آن ستارۀ قطبی یا جدی قرار دارد، خرس کوچک، هفت خوٰاهران خرد، هفت برادران خرد، هفت برارو خرد، هفت اورنگ کهین، بنات النّعش صغریٰ، بنات النّعش صغرا
در علم نجوم یکی از صورت های فلکی شمالی مرکب از چندین ستاره در سمت قطب شمال که هفت ستارۀ روشن آن دیده می شود و در دنبالۀ آن ستارۀ قطبی یا جُدَی قرار دارد، خِرسِ کوچَک، هَفت خوٰاهَران خُرد، هَفت بَرادَران خُرد، هَفت بَرارو خُرد، هَفت اُورَنگ کِهین، بَناتُ النَّعشِ صُغریٰ، بَناتُ النَّعشِ صُغرا
شعبه ای از رود زاب است. حمداﷲ مستوفی آرد: از سامره تا کرخ دو فرسنگ، از او تا جبلتا هفت فرسنگ، از او تا سودقانیه پنج فرسنگ. از او تا بارما پنج فرسنگ، از او تا پلی که زاب اصغر آنجا به دجله میریزد پنج فرسنگ، از او تا حدیثه دوازده فرسنگ. (نزهه القلوب ج 3 ص 172). و رجوع بتاریخ کرد رشید یاسمی ص 49 شود. رودی است که از فرات سرچشمه گیرد و نزدیک بواسط (شهری است بین اربل و دقوقا) در دجله میریزد. (نخبه الدهر دمشقی ص 97)
شعبه ای از رود زاب است. حمداﷲ مستوفی آرد: از سامره تا کرخ دو فرسنگ، از او تا جبلتا هفت فرسنگ، از او تا سودقانیه پنج فرسنگ. از او تا بارما پنج فرسنگ، از او تا پلی که زاب اصغر آنجا به دجله میریزد پنج فرسنگ، از او تا حدیثه دوازده فرسنگ. (نزهه القلوب ج 3 ص 172). و رجوع بتاریخ کرد رشید یاسمی ص 49 شود. رودی است که از فرات سرچشمه گیرد و نزدیک بواسط (شهری است بین اربل و دقوقا) در دجله میریزد. (نخبه الدهر دمشقی ص 97)
نام دیگر صورت نهر است از صورت جنوبی فلکی قدماء. (مفاتیح العلوم، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). نام صورتی از صورت فلکیه از ناحیت جنوبی که بر مثال سگی توهم کنند و کواکب آن هیجده است و بیرون از صورت یازده کوکب و از کواکب او شعرای یمانی است. کوکبی روشن از قدر اول. (جهان دانش، یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و به پارسی آن را سگ کلان نامیم. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به ثوابت و صور فلکی و بنات النعش و شعرای یمانی در همین لغت نامه شود
نام دیگر صورت نهر است از صورت جنوبی فلکی قدماء. (مفاتیح العلوم، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). نام صورتی از صورت فلکیه از ناحیت جنوبی که بر مثال سگی توهم کنند و کواکب آن هیجده است و بیرون از صورت یازده کوکب و از کواکب او شعرای یمانی است. کوکبی روشن از قدر اول. (جهان دانش، یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و به پارسی آن را سگ کلان نامیم. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به ثوابت و صور فلکی و بنات النعش و شعرای یمانی در همین لغت نامه شود
ابن حسین بن علی (ع). وی فرزند شیرخوار امام حسین علیه السلام بود که در واقعۀ کربلا از تشنگی رنج میبرد و حضرت وی را بر زین گرفت و به میان صف دشمنان برد و آواز برآورد که ’ای قوم اگر من به زعم شما گناهکارم این طفل گناهی ندارد، او را یک جرعه آب دهید’. در این هنگام یکی از دشمنان به نام حرمله بن کاهل ازدی با یک تیر حلق آن طفل شیرخوار را درید. (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 55). ولی در همین تاریخ (حبیب السیر ص 61) نام این فرزند امام حسین (ع) ’عبدالله ’ ذکر شده است. و ’علی اصغر’ نام امام زین العابدین (ع) است. رجوع به ابوالحسن (علی بن حسین (ع)...) شود
ابن حسین بن علی (ع). وی فرزند شیرخوار امام حسین علیه السلام بود که در واقعۀ کربلا از تشنگی رنج میبرد و حضرت وی را بر زین گرفت و به میان صف دشمنان برد و آواز برآورد که ’ای قوم اگر من به زعم شما گناهکارم این طفل گناهی ندارد، او را یک جرعه آب دهید’. در این هنگام یکی از دشمنان به نام حرمله بن کاهل ازدی با یک تیر حلق آن طفل شیرخوار را درید. (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 55). ولی در همین تاریخ (حبیب السیر ص 61) نام این فرزند امام حسین (ع) ’عبدالله ’ ذکر شده است. و ’علی اصغر’ نام امام زین العابدین (ع) است. رجوع به ابوالحسن (علی بن حسین (ع)...) شود
علی کوچکتر. علی کهتر. در مقابل علی اکبر و علی اوسط، این ترکیب در تداول فارسی به سکون یاء تلفظ می شود و به صورت یک کلمه برای نام کسان بکار می رود. - امثال: علی اصغر به زبان آمده است، بمزاح و استهزاء به کسی گویند که ناگاه لکنتی در زبان او پدید شود. (امثال و حکم دهخدا). تعبیر مثلی از کسی که از ناگاه بلکنت ادای سخن کند
علی کوچکتر. علی کهتر. در مقابل علی اکبر و علی اوسط، این ترکیب در تداول فارسی به سکون یاء تلفظ می شود و به صورت یک کلمه برای نام کسان بکار می رود. - امثال: علی اصغر به زبان آمده است، بمزاح و استهزاء به کسی گویند که ناگاه لکنتی در زبان او پدید شود. (امثال و حکم دهخدا). تعبیر مثلی از کسی که از ناگاه بلکنت ادای سخن کند